وی با اشاره به مصاحبه قبلی خود با وال استریت ژورنال، ادامه داد: پرسش نشریه وال استریت ژورنال مبتنی بر این اقدامات تحریکآمیز رسانهای بود و این تحریکات نتوانسته بود باعث تظاهرات در سوریه شود تا این که عنصر پول وارد میدان شد و این پول گروههای مزدور در سوریه را به تحرک واداشت. بنابراین همانطور که گفتم، آنچه که در سوریه میگذرد متفاوت با آن چیزی است که در برخی از کشورهای عربی رخ داده است؛ به ویژه آن که جامعه سوریه ویژگیهای متفاوتی با مصر، تونس و دیگر کشورها دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که «آیا فکر نمیکنید بخش قابل توجهی از مردم سوریه خواهان ایجاد تغییرات و اصلاحات در این کشور هستند و ضرورتا برای برگزاری تظاهرات پولی دریافت نکردهاند و مزدور نیستند و شاید بتوان گفت خواسته این دسته از مردم مشروع و بحق است؟»، بیان کرد: من به این مسأله در سخنرانیها و مصاحبههای متعدد اشاره کردهام ولی کسانی که این بحران را آغاز کردهاند از این دسته از مردم بحق نیستند. زمانی که اقدامات تحریکآمیز رسانهای آغاز شد، تظاهرات شکل گرفت. چند هفته پس از این که این تظاهرات آغاز شد، این دسته از مردم که خواستههای بحقی داشتند، وارد تظاهرات شدند و فکر میکردند تغییراتی رخ داده است ولی این عده فریب خوردند و زمانی که به این حقیقت پی بردند، از میدان خارج شدند و تنها مزدوران در خیابانها باقی ماندند و سپس تروریستها و تندروها به این مزدوران ملحق شدند.
بشار اسد در پاسخ به این پرسش که مراحل این بحران چگونه بوده است، گفت: در مرحله نخست با اقدامات تحریکآمیز رسانهای و مرحله دوم با پرداخت پول به تظاهرکنندگان آغاز شد و سپس گروههای مسلح به صورت پنهانی وارد این تظاهراتکنندگان شدند تا به سوی مردم و نیروهای پلیس تیراندازی کنند و طرفین با یکدیگر درگیر شوند و خونریزی آغاز شود و در نهایت هرج و مرج مورد نظر رخ دهد. این مسأله در چندین نقطه سوریه رخ داده است ولی این تظاهرات پس از گذشت شش ماه و پس از ماه رمضان سال 2011 به شکل کافی برای سرنگون کردن نظام سوریه گسترش نیافت. پس از این تاریخ شاهد افزایش حمایت تسلیحاتی و حضور عناصر مسلح در خیابانها تا پایان سال 2012 هستیم. پس از این که نیروهای مسلح سوریه ضربات سنگینی به تروریستها و گروه مسلح موسوم به ارتش آزاد وارد کردند، نیروهای القاعده وارد میدان شدند و ما در این مرحله مشغول نبرد با القاعده و دیگر گروههای وابسته به آن نظیر داعش و جبهه النصره هستیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا طرفهای خارجی از این تحولات در مراحل مختلف حمایت یا از آن بهرهبرداری میکردند، اعلام کرد: ابتدا این بحران از خارج شکل گرفت و اقدامات تحریکآمیز از خارج آغاز شد و در ابتدا مردم سوریه به این اقدامات تحریکآمیز پاسخ مثبت ندادند.
اسد گفت: سلاح در سوریه و مشخصا از زمان حمله آمریکا به عراق وجود داشت و محمولههای بزرگ سلاح وارد سوریه شد. مشکل اصلی درباره شرایط فراهم شده برای استفاده از این سلاح و ورود محمولههای دیگر سلاح به سوریه بوده است. همچنین در ابتدای این بحران از مزدوران برای شرکت در تظاهرات حمایت مالی میشد. تظاهرکنندگان برای نیم ساعت تظاهرات و فراهم کردن تصویر ویدئویی پول میگرفتند و سپس به خانه خود میرفتند. سپس گروههای مسلح با عناوین مختلف نظیر حمایت وارد این تظاهرات شدند و شروع به تیراندازی کردند.
رئیسجمهوری سوریه خاطرنشان کرد: وجود این نوع از تظاهرات و مزدوران، ردکننده حضور گروههای مخالف واقعی در سوریه نیست. در هیچ کشوری از جهان نمیتوان ادعا کرد که همه مردم درباره سیاست مشخصی توافق دارند و طبیعی است گروههای مختلف حضور داشته باشند و مواضع آنان با یکدیگر ضد و نقیض باشد اما مخالفت با دولت یک مفهوم سیاسی است. گروههای مخالف باید از برنامه سیاسی و جایگاه مردمی برخوردار بوده و نباید مزدور کشورهای خارجی باشند، نباید سیاست کشورهای خارجی را اجرا کنند، نباید خواهان دخالت خارجی در سوریه باشند و نباید سلاح در دست بگیرند. به محض این که گروه مخالف سلاح به دست بگیرد، به شورشی و تروریست تبدیل خواهد شد.
وی گفت: روشن است زمانی که دخالتی خارجی در کشوری رخ میدهد، مبتنی بر نقص داخلی است و زمانی که این نقص نباشد، مداخله خارجی نمیتواند صورت گیرد. من همیشه اول از مسئولیت سوریها درباره آنچه که در این کشور رخ میدهد، سخن میگویم. میتوان کشورهای غربی، کشورهای عرب و ترکیه را سرزنش کرد ولی در نهایت مسئول نخست ما هستیم که در این کشور زندگی میکنیم. زمانی که درهای این کشور را برای دزدان باز میکنیم، نمیتوان این دزدان را سرزنش کرد چرا که دزد، دزد است. مسأله مشکلات داخلی موضوع دیگری است. ما به اصلاحات نیازمندیم و فساد در کشور وجود دارد و قبل از بحران به این موضوعات اشاره شده است. پرسش اساسی این است که چگونه این موضوعات به صورت صادقانه و جدی مطرح شده و چگونه از این موضوعات برای پوششی جهت ایجاد هرج و مرج در سوریه استفاده شده است.
رئیسجمهوری سوریه همچنین با تأکید بر این که این کشور اعتمادی به سیاستهای آمریکا ندارد، خاطرنشان کرد، سیاست واشنگتن در منطقه مبتنی بر حمایت از تروریسم است.
اسد با این حال با بیان اینکه هیچ دلیل و نشانهای مبنی بر حمایت آمریکا از القاعده در سوریه وجود ندارد، تصریح کرد اما واشنگتن بر آشوب و اقدامات تروریستی در سوریه سرپوش سیاسی میگذارد.
رئیسجمهوری سوریه اظهار کرد: کسی که در جستجوی وفاداری دولت آمریکا است، دچار توهم شده است. این آمریکا بود که پرویز مشرف و برخی از مقامات کشورهای عرب و منطقه را برکنار کرد.
اسد گفت: بیشک آمریکا یک کشور ابرقدرت است و بر روند رخدادها در جهان تاثیر میگذارد. اگر کشوری بتواند روابطی بنا کند که به نفع دو طرف باشد، این خوب است، صرف نظر از اختلافات موجود ما نباید در برقراری این روابط تردیدی به خود راه دهیم. اما مساله خطرناک این است که رابطهای با آنها برقرار شود که فقط به نفع آنها باشد چرا که واشنگتن خواهان این است که به خاطر آنها، کشوری علیه منافع خود عمل کند و این مساله برای ما قابل قبول نیست.
رئیسجمهوری سوریه اظهار کرد: سوریه همواره در حالت جنگ با تروریسم به سر میبرد و هیچ روزی نبوده است که سوریه در آن با تروریسم به مقابله نپردازد. سوریه به دلیل سیاستهای خارجی خود هدف قرار گرفته است. کشور ما در دهههای 80 قرن گذشته مساله تشکیل ائتلاف برای مبارزه با تروریسم را مطرح کرد، اما هیچ کس در آن زمان به این امر توجهی نکرد.
وی افزود: زمانی که جهان از تروریسم سخن به میان میآورد، ما برای ائتلاف با تمام کشورهایی که خواهان مبارزه با تروریسم هستند به خود تردیدی راه نمیدهیم که آمریکا نیز از میان این کشورها مستثنی نیست.
بشار اسد فاش کرد: پیش از نشست شرمالشیخ در اوایل مارس 2003، مسئولان آمریکایی به سوریه آمدند تا دمشق را قانع کنند تا بخشی از حمله به عراق باشد. آنها گاهی از اهرم فشار و تهدید و گاهی ترغیب میکردند تا ما ساکت بمانیم.
وی خاطرنشان کرد: طبیعتا در نشست شرمالشیخ موضع ما شفاف و علنی بود و چه بسا بلندترین صدای ضد جنگ از سوی ما بود چرا که ما دیدیم که نشست شرمالشیخ نشست برای تبلیغ و جنگ به عراق یا حمله آمریکا به این کشور بود. پس سوریه باید بهایی را میپرداخت. کالین پاول، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا سه هفته بعد از حمله به عراق به سوریه آمد و تمام جهان در آن زمان بدون هیچ استثنایی در مقابل کسانی که این جنگ را پیروزی آمریکا میدانستند، سر تسلیم فرود آوردند. کالین پاول در آن زمان به خود میبالید و از این مساله صحبت میکرد که چگونه نیروهای آمریکایی ظرف چند هفته وارد عراق شدند.
وی در پاسخ به سوال المیادین مبنی بر اینکه اظهارات پاول اشاره ضمنی به آماده شدن قانون دیگری توسط کنگره آمریکا برای مجازات شدیدتر سوریه بوده است، گفت: این لحن همراه با هشدار و تهدید بود. پاول در آن هنگام خطاب به من گفت که برای شما دوست و یا امیدی جز من و سفرم باقی نمانده است. این آخرین سفر من بوده و بر چند خواسته بنا شده است. خواسته اصلی آنها مبنی بر این بود که گروههای فلسطینی، یا رهبران حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی به خارج از سوریه اخراج و به هر مکانی که دمشق آن را انتخاب کند، بروند.
اسد خواستههای آمریکا را به صورت مفصل بیان کرد و گفت: نخست آن که دیداری با رهبران سیاسی و نظامی سابق عراق صورت نگیرد، دوم آنکه نیروهای مقاومت فلسطین بالاخص حماس و جهاد اسلامی از سوریه خارج شوند و سوم آنکه همکاری با حزبالله صورت نگیرد و سلاح به این حزب داده نشود و روابط با حزبالله کاملا قطع شود.
رئیسجمهوری سوریه برای نخستین بار فاش کرد که مساله چهارم این بود که به نخبگان عراق اجازه داده نشود، وارد سوریه شوند: "عملیات ترور صدها تن از دانشمندان عراقی اقدامی جهت شیوع جهل حقیقی بود که این امر برای انهدام عراق اقدامی لازم بود."
وی در خصوص مطرح کردن اتهامهایی علیه نظام سوریه مبنی بر اینکه مسئول تقویت گروههای تروریستی و تکفیری و کمک به آنها برای ورود به عراق است، گفت: این سخن به این معناست یا به این امر اشاره دارد که سوریه از تروریستها به عنوان برگهای استفاده میکند که در جیب خود میگذارد تا در هر جایی و با هدفی از آن استفاده کند. ما چندین بار به صورت واضح و شفاف تاکید کردهایم که از تروریسم به عنوان یک برگه استفاده نمیشود و من همواره تروریسم را به عقرب تشبیه کردهام که اگر آن را در جیب بگذاری، زمانی که به پوست برسد، آن را مستقیما میگزد. ما همواره علیه تروریسم عمل کردهایم و این امر یکی از مسائل اختلاف میان ما و عراقیها بود اما نمیتوان کنترل کامل بر مرزها داشت. به عنوان مثال امروز تعداد بسیاری از تروریستها از طریق مرزهای عراق وارد سوریه میشوند، اما دمشق بغداد را به دست داشتن در این امر متهم نمیکند.
وی در خصوص ورود سلاح به سوریه تصریح کرد: اخوان المسلمین چندین مرتبه به صورت شفاف از این امر سخن گفتند که چگونه قبل از آغاز بحران در سوریه سلاح را به کشور ما آوردند و در این امر مشارکت کردند. این سخن خودشان بود.
اسد افزود: قطر به صورت علنی از گروههای مخالف در سوریه حمایت میکند. قطر حتی قبل از دو سال گذشته یا پیش از آن نیز بر این امر تمرکز کرد تا این که عربستان نیز وارد این مسیر شد. اما قطر در درجه اول و ترکیه در درجه دوم قرار دارد. دوحه با حمایت مالی و ترکیه با حمایتهای لجستیکیاش.
وی درخصوص اردن اظهار کرد: اردن یک گذرگاه است. امان در مراحل نخست از جرگه حامیان مخالفان سوری به دور بود اما اخیرا و کمتر از یک سال است که به آنها پیوسته است.
رئیس جمهوری سوریه با بیان این که "بخش بزرگ مخالفان خارجی سوریه از اعضای اخوانالمسملین هستند" افزود: اخوان المسلمین براساس قوانین و عرف ما تروریست هستند. این گروه نسبت به قبل هم تروریستتر شده است. آنها چندین بار ثابت کردند که یک گروه فرصت طلب هستند که بر نفاق و نه بر دین تکیه زدهاند و از دین برای منافع سیاسی خود استفاده میکنند. این مساله اخیرا در مصر و هر روز در سوریه ثابت میشود.
از سوی دیگر وی عربستان را مجری کامل طرحهای آمریکا در منطقه و حامی گروههای تروریستی معرفی کرد و گفت: عربستان به صورت علنی از گروههای تروریستی در سوریه با مال و سلاح و ابزارهای سیاسی و تبلیغاتی حمایت میکند.
بشار اسد درخصوص ارتش آزاد و میزان آمادگی دمشق برای مذاکره با آنها و بازگشتشان به ارتش نیز تاکید کرد: دمشق آمادگی خود را برای این امر اعلام میکند. آنها فراری هستند جدا شدن آنها مسالهای بزرگ است. جدا شدن آنها مربوط به نهادها و نه فرار شخصی است. فرار کردن یک تن جدا شدن نامیده نمیشود، ما میگوییم که آنها بنا به دلایل مختلفی گریختند. برخی به دلیل ترس و برخی با اعمال فشار مستقیم بر خود یا خانوادهاش و برخی بنا به باور خود فرار کردند.
وی افزود: نمیخواهم مبالغه کنم، تعداد بسیاری از آنها تصمیم گرفتند تا بنا به دلایل مختلفی بازگردند که ما نمیخواهیم این دلایل را اکنون شرح دهیم. ما از آنها استقبال میکنیم. برخی از آنها مجددا پستهای خود را برعهده گرفتند، برخی از آنها ظرف ماههای اخیر در کنار ارتش سوریه جنگیدند و برخی به شهادت رسیدند.
در همین حال بشار اسد این مساله را تکذیب کرد که مانعی برای نامزد شدن وی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2014 وجود داشته باشد.
وی درخصوص سفرهای اخضرالابراهیمی، فرستاده مشترک سازمان ملل و اتحادیه عرب به دمشق عنوان داشت: الابراهیمی در سومین سفرش در اواخر سال 2012 تلاش کرد تا من را قانع کند که در انتخابات نامزد نشوم و پاسخ من این بود که مساله سوریه قابل مذاکره با هیچ شخص غیر سوری نیست.
رئیس جمهوری سوریه همچنین اظهار امیدواری کرد که اخضر الابراهیمی این بار به سوریه بیاید و بداند که چگونه با دمشق تعامل داشته باشد و کاملا حد و مرز وظایف موکول شده به وی را بشناسد.
رئیس جمهوری سوریه در پاسخ به سوالی درخصوص تسلیم اتحادیه عرب برای این که سوریه از این نهاد خارج باشد، عنوان داشت: این مساله به این امر بستگی دارد که چگونه به اتحادیه عرب بنگریم. آیا اتحادیه عرب یک نهادی است که به عنوان حامی کشورهای عربی بتوان به آن تکیه کرد؟ آیا این گونه است؟ این نهاد اتحادیه کشورها است. آیا این کشورها در سیاستها و رفتارهای خود نمانیده کشورهای عربی هستند؟ حقیقت این است که این سازمان پیشتر هدفش تشریک مساعی کشورهای بود. دست کم از زمان کمپ دیوید این اتحاد به تدریج به نهادی برای ترویج سیاستهای غرب تبدیل شد. اما در دهه اخیر اتحادیه عرب به نهادی تبدیل شد که جنگ علیه عربها را ترویج میکند.
وی افزود: بازگشت سوریه به اتحادیه عرب یک تصمیم مردمی است و حضور یا عدم حضور دمشق به این معنا نیست که سوریه به عربیت انتساب دارد یا ندارد. این یک مساله دیگری است. اتحادیه عرب در هیچ روزی نماینده عربیت نبود و فقط این امر در روزگار جمال عبدالناصر، رئیس جمهوری پیشین مصر وجود داشت.
بشار اسد درخصوص از سرگیری روابط میان سوریه و عربستان تصریح کرد: ین امر مربوط به نهادها و منافع ملتها میشود. اگر ما از خود این سوال را بپرسیم که آیا این روابط از سر گرفته میشود یا خیر، پاسخ این است که آیا منفعتی در این امر نهفته است یا خیر.
وی در خصوص اتهامهای عربستان علیه سوریه مبنی بر مقابله با مردم و حمایت از حزبالله و ایران عنوان داشت: عربستان یا دیگر کشورها این حق را ندارند که درخصوص این امور صحبت کنند. اولا در امور داخلی باید گفت که سطح اصلاحات سیاسی در این کشورها در مقایسه با تمام کشورهای جهان بسیار پایین است. تعداد بسیار کمی از مردم این کشورها به ویژه در عربستان از حق و حقوق خود برخوردار هستند. مردم این کشورها از سرکوب گری و به حاشیه رانده شدن رنج میبرند. آنها دموکراسی را نمیشناسند. نمیدانند که انتخابات به چه معناست. مردم در این کشورها در تدوین قانون اساسی که نحوه حکمرانی را تعیین کند، دست ندارند. آنها حق ندارند که درخصوص این مسائل حرف بزنند.
وی درخصوص ایران نیز گفت: اگر آنها از سوریه خشمگین هستند که چرا رابطه خود را با ایران آغاز و سپس آن را تقویت و عمیق کرد، پس چرا با شتاب رفتند تا در مراسمی دست رئیس جمهوری ایران را بگیرند و در مناسبت دیگری برای ادای مراسم حج از وی دعوت میکنند؟ تو از سوریه به دلیل ایران خشمگین هستی، اما برای گشودن کانالهای ارتباطی با ایران میشتابی؟ این نفاق است و غیر قابل قبول و برای ما هیچ ارزشی ندارد.
بشار اسد در خصوص حزبالله و جریان مقاومت اظهار کرد: حزب الله از مقاومت دفاع میکند و این امری واجب است. مقاومت تنها مبارزه با دشمن نیست. مقاومت این است که اگر یک جبهه حامی مقاومت مورد حمله قرار گرفت، مقاومت برای دفاع از آن بشتابد. حمله به سوری برای هدف قرار دادن روش و مسلک دولت سوریه بود. دولت سوریه برای آنها به چه معناست؟ به معنای روش است. روش سیاسی دولت سوریه ... روش عبارت از مقاومت است، حال چه از سوی سوریه، ایران یا مقاومت باشد. مقاومتهای صادقانه در منطقه به این معنا است که تمامی این طرفها درصدد دفاع از یکدیگر باشند، چرا که این روش مقاومت است که هدف قرار گرفته ... ضربه زدن به هر یک از این طرفها به معنای ضربه زدن به طرفهای دیگر است، در این سمت و سو میتوان ایفای نقش حزبالله در سوریه را درک کرد و در همین جلسه میتوان نقش ایران در حمایت از سوریه را فهمید.
اسد درخصوص مساله میشل سماحة، وزیر سابق لبنان که متهم به ترتیب دادن انفجارها در لبنان بنا به دستور سوریه بوده است و انتظار میشل سلیمان، رئیس جمهوری لبنان برای تماس همتای سوریاش در این خصوص گفت: ما از آنها انتظار داریم تا شواهدی مبنی بر دست داشتن سوریه در مساله میشل سماحه ارائه دهند چرا که اتهامی دروغین علیه سوریه بسته شده است.
در همین حال رئیس جمهوری سوریه امکان برگزاری نشست ژنو 2 را ناچیز شمرد و گفت: شرایط برای موفقیت آمیز بودن ژنو در حال حاضر فراهم نیست.
وی در پاسخ به این سوال که ژنو 2 برگزار خواهد شد، تصریح کرد: زمان مشخصی برای برگزاری این نشست وجود ندارد و اگر ما بخواهیم که این نشست موفقیت آمیز باشد باید بگویم که اکنون عواملی فراهم نیست که به برگزاری آن کمک کند.
رئیس جمهوری سوریه افزود: چه طرفهایی در این نشست مشارکت میکنند؟ این گروهها چه رابطهای با مردم سوریه دارند؟ آیا آنها نماینده مردم سوریه و یا نماینده کشورهایی هستند که آنها را بوجود آوردهاند؟
در عین حال بشار اسد تاکید کرد که نظام وی در نشستی مشارکت میکند که نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب زمان آن را 23 نوامبر اعلام کرده بود.
رئیس جمهوری سوریه خاطرنشان کرد که مشکل برای مشارکت در این نشست وجود ندارد و هشدارها و شروطی برای آن وجود ندارد.
رئیس جمهوری سوریه درخصوص شکل گیری مقاومت در بلندیهای جولان نیز تصریح کرد: مقاومت در هیچ مکانی از جهان اعلام شدنی نیست. مقاومت یک تصمیم دولتی نیست. بلکه ثمره جریانهای مردمی است. در بلندیهای جولان ارتش سوریه قرار دارد که وظیفهاش آزادسازی زمین و دفاع از آن است. به همین دلیل شرایط واقعی برای شکل گیری مقاومت در سوریه وجود ندارد. مقاومت در هیچ کشوری شکل نگرفت، مگر آن که از سوی دولت آن کشور سرکوب شد. اما در لبنان و فلسطین هیچ گاه دولتها دست به سرکوب مقاومت نزدند.
وی درخصوص مطرح شدن مساله مقاومت در بلندیهای جولان به دنبال حملههای خیر رژیم صهیونیستی به سوریه گفت: ارتش سوریه در وهله اول و در شرایط کنونی به مقاومت علیه تروریستها میپردازد.
بشار اسد درخصوص رابطه با جنبش حماس نیز اظهار کرد: با آغاز بحران سوریه تنشهایی در روابط دو طرف صورت گرفت. در آن زمان بود که یوسف القرضاوی، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمین مداخله ارتش سوریه برای محافظت از مردم درعا را به محاصره نوار غزه تشبیه کرد. کشور ما بیشترین هزینه را به خاطر حماس و مقاومت به صورت عام پرداخت کرده است.
وی تصریح کرد: سوریها به این دلیل حماس را سرزش میکنند که تنها بنا به این که القرضاوی شیخ اخوانالمسلمین است، آنها در قبال رخدادهای سوریه سکوت اختیار کردند، ما بر این باوریم که آنها با این اقدام خود از وظیفه معنوی و وفاداری در قبال سوریه شانه خالی کردند، این آغاز تنش در روابط بود.
بشار اسد درخصوص تغییر موضع اخیر برخی از رهبران حماس در قبال سوریه اظهار کرد: ما نباید به این مواضع بدون در نظر داشتن زمان آن توجه کنیم، چه رازی در زمان این مواضع نهفته است؟ چرا چند ماه قبل این مواضع را اعلام نکردند؟ بین اتخاذ این مواضع با سقوط محمد مرسی، رئیس جمهوری برکنار شده مصر رابطهای وجود دارد. این مساله بسیار بدی است. این امر نشانگر فرصت طلبی آنها و نه صداقتشان است. این مساله موضع اخوانالمسلمین سوریه را برای من یادآوری میکند که در سال 2009 به دنبال موضع دولت سوریه در قبال نوار غزه با دمشق آتش بس اعلام کردند. آیا آنها به دلیل آن موضع به ما پاداش دادند؟! چرا به دنبال موضع ما در قبال حمله به لبنان در سال 2006 همان موضع را اتخاذ نکرده بودند؟ دشمن یکی بود. در این موارد و مقاومت همه امور شبیه به هم بود، این امر بدان معناست که آنها حامی یک گروه هستند و از ارزشها و اصول دفاع نمیکنند و اگر علت زمان اتخاذ این مواضع مشخص نشود، ما نمیتوانیم این مواضع را مواضعی صادقانه بدانیم.
دشمن عقل
امام علی علیه السلام :
اَلْهَوى عَدُوُّ الْعَقْلِ؛
هواى نفس، دشمن خرد است.
شرح غرر: ج1، ص68